چوب ظالم بر لبِ خشکیده‌ات می‌خورد

از وجود خواهرت زینب رمق می‌بُرد

 

وای از دلم برادر

غم حاصلم برادر

لب‌های غرقِ خونت

شد قاتلم برادر

یابن اهرا ـ حسین زینب

 

دم به دم با ناسزا شرمنده‌ام می کرد

ضربه‌ای می‌زد همان دم خنده ام می‌کرد

 

کارِ دلم جنون شد

از غصه غرقِ خون شد

دیدم که چوب محمل

یک لحظه لاله‌گون شد

یابن اهرا ـ حسین زینب


مدینه اَلا عاشقان را وطن

هرچه داریم همه از کَرَمِ فاطمه است

کالای حب فاطمه را مشتری خداست

برادر ,  ,دم ,زینب ,دلم ,می‌خورد ,حسین زینب ,ظالم بر ,ـ حسین ,اهرا ـ ,یابن اهرا

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

salemziba خانه موم عربی Parsa_TheAProgrammer pezeshkB وبلاگ رسمی asadollahmohammadi برترین برندهای درب اپارتمانی سفید در مشهد shiny love... موسسه خیریه همای رحمت پــرواز تا خــدا شیراز گل